بازم سلام

ساخت وبلاگ
تابستان گرم کم کم سپری میشود.شبها هوا سردمیشود و یواش یواش نمیشه در حیاط خوابید.شنبه بچه ها میرن مشهد و من میمانم تنها در خانه تا یکهفته.شاید کمی خوب باشد و شاید نباشد چرا که تنهایی فقط اذان خداست و بس.اینروزها ثبت نام در مدارس داغ شده اونقدر داغه که سرمون به درد میاد از طرفی توکلاسها جا نیست و از طرف دیگر همه خواستاراین هستند که بیان تومدرسه ما ثبت نام کنند.از طرفی باید برای هزینه مدرسه اعم از کاغذ و ... باید پول تهیه کردو از طرفی دولت میگوید پول نگیریدو افرد خیر را پیدا کنی.مسوول مربوطه اومده مدرسه بهش میگیم چیکارکنیم دولت پول نمیده و از طرفی هم میگه پول نگیرید.میدونید برگشته به من چی میگه؟میگه شما پول نگیرید وقتی تو زمستان شوفاژ خاموش شد میفهمند که باید پول میدادن.خنده دار نیست.آیا با این کار مدیر مسوول شناخته نمیشه؟به نظر شما این درسته؟حالا بگذریم.چند روز پیش یکی از آبجیهام از راه دوراومده بودندباخانوادشون تبریز خیلی خیلی خوشحال شدیم.

این روزها زیاد سرحال نیستم.سرم گیج میره و کلااز تمام بدنم چکاب گرفتم .ریه.قلب .ام ار آی از مغزم.دکترها میگن چیزیت نیست شایداز فشارزیاد باشد.استرس باشه.

 

عيد قربان...
ما را در سایت عيد قربان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gapilig بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 4 شهريور 1397 ساعت: 14:01