عید غدیر خم

عید غدیر خم بزرگترین عید از اعیاد مسلمانان به شمار میرود.

در این روز که حضرت علی امیر مومنان به جانشینی پیامبر منصوب شدندراباید جشن گرفته و قدر بدانیم.

در این روز که به گفته ی دکتر رفیعی شاید چنین به  نظر میرسد که این روز مصادف بوده با روز اول فروردین یعنی عید شمسی ما  که البته گفتند که جای بحث دارد که بماند.در این روز بسیار سفارش شده است به بازدید از همدیگر و عید و بازدید وسفارش شده به وام دادن و ولیمه.امیدوارم در این روز از نعمتهای خدا بی نصیب نمانیم.و تا میتوانیم نعمتهای خدا  را درست استفاده کنیم چرا که این نعمتها تنها برای استفاده ی شخصی نیست و باید همه از این نعمت بهره ببرند.

لازم به یاد آوری بعضی از دوستان که نمیدانند و نشنیده بودند در تاریخ هشتم مرداد روز سه شنبه بابام که از یک سال پیس یهویی ضعف جسمانی پیدا کرد و بردیم دکتر وگفتند که از رگهای گردن که به مغز خون رسانی میکند تنگ شده که دکتر قرص داده بودنگوکه این قرصها بعداز مدتی باعث خونریزی در مغز خواهد شد که ششم مرداد بابام بیحال تو خونه دراز کشیده بود که احساس کردیم سرما خورده چونفشارشو که گرفتم ده روی شش بود کهبعد از یک روز سی تی اسکن کردیم که دکتر گفتند خونریزی کرده وفورا به بیمارستان امام رضا در تبریز منتقل کردیم تا عمل شود که دکترهاترسیدند و عمل نکردند و بعد از دوساعت بابام هوشیاریشو که بنابه گفته قبلی دکتر &از دست داد که دکترهای بیمارستان بردند اتاق عمل و چون نبضش ضعیف بودگویا برا یک ساعت عمل نمیکنند .بعداز آن عمل میکنند که چون باز نبضش ضعیف بوده بعد از یک ربع  دیگراز پیش ما رفتند پیش پسرش شهیدش و یک پسر دیگری که نه سال پیش از پیش مارفته  بودند.اونهم جوان بود.و دروالیبال سکته کردندمتولد 45 بودند و سال 89 فوت کردند..

پدری که واقعا خوب بود.ریش سفید محل و از خوبهای شهرمان.شناخته  شده بود.کاش منهم مثل اون میبودم.با اونهمه مصیبتها خم به ابرونیاوردند و مامانم میگفت که شبها گریه میکردن.

کسی که از بچگی باباشو ازدست داده بود و با گرفتاری و سختی بزرگ شده بود.مادربزرگم اهل تبریز بودند و مایه دار ولی گویا داداشش هیچی بهش نداده بود .کلا گرفتاری پشت گرفتاری بوده.خداروحش را شاد کند و از ما راضی.

الان مامانمکه کمی هم پیر شده و پشتش خمیده شده خیلی غصه میخورد.تنها شده با اینکه بچه ها و نوه هاش 50 نفرمیشن ولی هیچ کدام جای بابای رفتمو نمیگیره.واقعا خوب بود.برا مامانم دعا کنید.البته برا تمام مامان باباها.چون همشون زحمت کشیده اند برامون.التماس دعا

ببخشین در این ایام ناراحتتان کردم.